نیمه ماه کامل است
بعضی وقت ها می خوام یه کار خوب بکنم ولی نمی تونم . ولی وقتی به یه کار خوب فکر می کنم می فهمم که انجام دادنش باور کردن فکر خوبه . راستش من در تضاد اعتقادی میان همه درست ها و غلط ها گیر افتاده ام و قدرت تشخیص ندارم . اصول صرف مادی گرایی در چنین جمله هایی خلاصه می شود :
در دنیایی که مرزها را خودخواهی ها ساخته اند...از خودخواهی رها شویم و ظهور کنیم...چرا که تغییر از تک تک ما میسر است و انتظار کشیدن برای یک نفر که از آسمان نازل شود و همه چیز را سامان دهد بیهوده است...
و معناگرایی بی اندازه بی شک آنقدر دنیا را رها می کند که جایی برای زندگی عادی برای من باقی نماند . این است که یک وقت فکر نکنی من رها کرده ام . من رها شده ام . گر نگیری دست هایم ، رفته ام ...
یبن الحسن
پاورقی : حتی وقتی دنبال عکس های جمکران می گردم هم خیلی از صفحه ها فیلتر است .
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۰ ساعت 2 توسط حروف چین
نوشتن ، نامه ای از درون به خود است . شاید اگر نوار قلبی و نوار مغزی می توانند نشان دهند که وضعیت جسم یک آدم چگونه است نوشتن بتواند نشان دهد روح یک نویسنده چقدر سالم یا بیمار است . نوشتن نه فراموش کردن است و نه به یاد آوردن . نوشتن فاصله میان این دو کلمه است . نوشتن مثل بستن یک زخم و یا در آوردن یک گلوله است . از نوشتن نمی ترسم . همیشه برای نشان دادن پشت صحنه یک زندگی باید نوشت . و در پشت صحنه هیچ کس ادا در نمی آورد . من نه به عنوان یک نویسنده و نه به عنوان کسی که می نویسد هیچ ادعایی ندارم و نخواهم داشت . تنها در دردی که سالهاست به جان دستانم افتاده دائما تکانش می دهم و بدون اینکه بخواهم کلمات را به کاغذ تزریق می کنم . گاه برای خودم . گاه برای یک اتفاق . گاه برای یک عشق و گاه برای هیچ چیز ...تنها می نویسم حتی اگر کاغذهایم را بسوزانم ، بسوزانند . . .